( تحصیلات : راهنمایی ، 15 ساله )

با تاسف تمام باید بگم که من اراده ضعیفیدارم و برای خواندن نماز طفره می روم یعنی اصلا نمی توانم که بخوانم مثلا یک روز می خوانم اما روز دوم یا فراموش می کنم و یا به هر دلیلی اعم از خستگی و بی حوصلگی از خواندنش طفره می روم بار ها تصمیم قاطعانه برای این کار گرفته ام اما هربار زیراین مسئولیت شانه خالی کرده ام من در این سن به اندازه خودم آدم موفقی هستم . دانش آموز ممتاز مدرسه ام تمام کادر مدرسه روی من حساب باز می کنند و دوستان زیادی دارم که همه آن ها به شدت مرا دوست دارند نوه اول مادربزرگم هستم و به شدت مورد توجه اقوام دختر مسئولیت پذیری هستم اما نمی دانم که چرا در این یک مورد این چنین ناتوان شده ام هر وقت به یاد قیامت و روز حساب می افتم به شدت وحشت می کنم و از قرار گرفتن در برابر خداوند متعال می ترسم . نسبت به دخترهای امروزی خیلی ساده می گردم و آدم مد هم نیستم . لطفا کمکم کنید با تشکر .


مشاور (hassan najafi)

دوست عزیز، با توجه به اوصافی که خودتان ذکرکرده اید، ظاهراً مشکل حادی با نماز و حال عبادت ندارید. آیا فکرمی کنیدکسانیکه نمازشان ترک نمی شود، در همه نمازها و عبادات حال کامل دارند. در بعضی از عبادات قدری حال دارند در بعضی از عبادات هم حال چندانی ندارند. البته خوشا به حال کسی که در تک تک نمازها وعباداتش با اشتیاق تمام به سوی خدا برود اما واضح است که اکثر ما انسان ها کامل نیستیم و مشغله و کارهای مختلف ذهن ما را مشغول می کند بنابراین برای افراد ناقصی مثل ما طبیعی است که همه عبادات را با اشتیاق انجام ندهیم. با این توضیح می خواهیم بیان کنیم که احتمالا یکی از ایرادات کار شما این است که انتظار بیش از حد از خود دارید. به عبارت دیگر شاید این گونه فکر می کنید که باید شوق و ذوق خاصی در شما ایجاد شود تا برای نماز برخیزید. آیا قبلاً که به مدرسه می رفتید هر روز به میل و رغبت کامل می رفتید؟ آیا هر روز و شب که مقررات عرفی و اجتماعی را رعایت می کنید در هر مورد و همیشه با اشتیاق و بدون کسالت و خستگی انجام می دهید؟ آیا هر شب با علاقه کامل دندانتان را مسواک می زنید؟ واقعیت این است که بسیاری از کارها را مرتب باید انجام داد ولو اینکه در بعضی از موارد آن کارها یا بیشتر آنها حال و علاقه کامل وجود نداشته باشد. ما تا به طور کامل تربیت شویم و در همه موارد حال عبادت پیدا کنیم، باید تک تک موارد نماز را ولو با قدری اجبار انجام دهیم و در این بین با مطالعه و معاشرت با انسان های سالم روز به روز حال عبادت را پیدا کنیم. یکی از حیله های شیطان این است که توقع فرد را از خوش بالا می برد و به او القا می کند تا حال کامل پیدا نکرده ای نماز نخوان به این ترتیب او را رفته رفته از نماز جدا می کند. با این توضیحات به دستور العمل زیر توجه و عمل کنید: 1. تنها واجبات نماز را عمل کنید و فعلا به مستحبات عمل نکنید. تنها حمد، سوره، رکوع و دو سجده و واجبات را بجا آورید. 2. به این توجه کنید که با توجه به نکته فوق هر رکعت بیش از یک دقیقه وقت نگیرد. 3. حال وقتی اذان را می گویند با خود این جملات را تکرار کنید 5 الی 10 دقیقه وقتم را صرف امر خدا می کنم ولو این که حالش را نداشته باشم. با خود بگویید: 5 تا 10 دقیقه که وقتی نیست. 4. حتما سعی کنید موقع نماز خود را در جمع دوستان نماز خوان قرار دهید. تا مدتی ظهر و شب ها و حتی صبح ها موقع نماز حتما همراه با دوستان نماز خوان باشید تا به هوای آنها به مسجد بروید. 5. به پدر و مادر و نزدیکان و دوستان صمیمی خود بسپارید که موقع نماز به سراغ شما بیایند و شما را تشویق به نماز کنند. 6. مسجد محل یا مسجد دیگری که از لحاظ حال و هوا و افراد نماز گذار می پسندید مدنظر قرار دهید و سعی کنید اهل مسجد شوید. 7. از افرادی که در نماز اهمال می کنند و شما می دانید که آنها اهمال می کنند به شدت دوری کنید، سراغ آن ها نروید و اگر سراغتان آمدند از آن ها بگریزید. 8. سعی کنید قرارها و وعده هایتان را در مسجد قرار دهید. 9. با گروه ها و تشکل هایی که در مسجد فعالیت می کنند یا فعالیت های مذهبی دارند دوست شوید و خود را عضو این گروه ها قرار دهید. 10. برای مدتی قرآن را فقط روخوانی کنید پس از عادت کردن به این روش به معانی آن توجه کنید. 11. با دوستان مذهبی خود قرار بگذارید که تفسیر آیات را مطالعه کنید این روش تمایل شما را برای مطالعه معانی و قرائت قرآن زیاد می کند. خواهر عزیزم فلسفه ی خواندن نماز آن طور که از آیات قرآن درک می شود، یاد خداوند است (وَ اقم الصلوهَ لذکری) یعنی (نماز را به خاطر یاد من بپادار) این نتیجه ی اصلی و نهائی خواندن نماز است که اگر به طور واقعی و با آداب و شرایط و مقدمات و واجبات آن خوانده شود، یاد خدا در اعماق وجود انسان مستقر می گردد و خدا در تمام افکار و اندیشه ها و اعمال و رفتار انسان حاکم می گردد، آن گاه کسی که خدا بر دلش و اعمالش حکومت می کند، گرد فحشاء و منکرات و مطلق کارهای ناشایسته نمی گردد، ظلم به نفس،‌ظلم به مردم و ظلم به خدا نمی کند چرا که خداوند در قرآن می فرماید: (اَقم الصلوهَ اِنّ الصلوه تنهی عَن الفحشاء و المنکر و لذکرالله اکبر) (نماز را به پا دار که همانا نماز انسان را از فحشاء و منکر باز می دارد ولی یاد خدا از این هم بزرگتر است) که در آیه به خوبی گفته است (و لذکرالله اکبر) یعنی اگر چه یکی از آثار مهم نماز باز داشتن انسان از فحشاء و منکرات است ولی یاد خدا نتیجه ی بزرگتر و اثر مهم تر آن است که البته نماز علت تامّه جلوگیری از زشتی ها نیست بلکه شرط اقتضائیه است، یعنی به شرط این که دل انسان سالم باشد، محیط او هم سالم باشد نماز اثر خود را می کند و زشتی ها را از بین می برد. بعضی می گویند مگر خدا به نماز ما احتیاج دارد که 5 نوبت در شبانه روز باید آن را برگزار کرد؟ در جواب باید گفت خیر،‌ این ما هستیم که به نماز احتیاج داریم تا خود را پاک کرده و زشتی ها را از وجود خود دور کنیم تا به قرب الهی و رشد و تکامل انسانی برسیم. اگر کسی پنجره ی اطاق خود را به روی آفتاب ببندد تا نور و حرارت در اطاق نتابد، به خورشید ضرری نمی رسد بلکه کسی که ضرر می کند خود شخص است، پس ما به نماز نیاز داریم نه خدا. پیامبر (صلی الله علیه و آله) خواندن نماز در 5 نوبت در شبانه روز را به رفتن انسان در چشمه ی آب گرم تشبیه کرده اند و کسی که 5 نوبت خود را در چشمه ی آب گرم بشوید، چرکی در بدنش باقی نخواهد ماند. نماز هم اثر روحی و معنوی دارد و آلودگی های روحی را در انسان می شوید. البته همان طور که خدای ما واحد است، قبله ی ما واحد است، رکعات و حرکات نماز برای همه مسلمانان هم واحد است، زبان خواندن نماز هم واحد است تا یک مسلمان در یک اجتماع توحیدی با همه مسلمانان در وقت معینی و قبله معینی و زبان معین نماز بخوانند تا حرکت همه توحید جمعی باشد و همان طور که قرآن به زبان عربی نازل شده، نماز هم به زبان عربی است که کامل ترین زبان دنیاست. اگر انسان در نماز ذکرهای عربی آن را بخواند و سعی کند معانی فارسی آن را یاد بگیرد با عشق و شور و با دل و جان خود نماز می خواند. پس ترک نماز، قصور در مهم‏ترین دستور الهی و انجام ندادن بزرگ‏ترین وظیفه و برنامه زندگی است. ترک نماز، ناشکری، ناسپاسی و کفران نعمت‏های الهی و برداشتن عمود و ستون دین است؛ زیرا نماز پایه دین است. ترک نماز و عبادت، باعث می‏شود که آفرینش و زندگی انسان، بیهوده و لغو باشد؛ در حالی که انسان‏ها برای عبادت آفریده شده‏اند. ترک نماز و نیایش، موجب ترک لذت بخش‏ترین حالات انسان است. جوامع، ملت‏ها، اقوام، نژادها - از اول تاریخ تا حال - با نیایش، عبادت و مناجات پویا و زنده مانده‏اند (هر چند در روش و کردار و گفتار دچار انحراف هم شده‏اند).در هیچ زمانی، انسان بی نیاز از عبادت و پرستش خداوند نبوده و نخواهد بود؛ اما این عبادت باید با برنامه و روش خاصی صورت گیرد وگرنه هیچ بهره و نتیجه‏ای، نصیب شخص نیایشگر نخواهد شد. خداوند می‏فرماید: " البته نماز بر مؤمنان به طور حتم فرض و واجب شده است".(عنکبوت، آیه 44) وجوب نماز یکی از ضروریات دین مقدس اسلام و فریضه‏ای بزرگ و وظیفه‏ای سنگین در این آیین پاک است. خواندن نماز، شرط قبولی سایر اعمال و عبادت‏ها است: " نماز پایه دین است، اگر مورد قبول واقع شد، سایر عبادت‏ها هم قبول می‏شود، ولی اگر پذیرفته نشد، سایر اعمال نیز پذیرفته نخواهد شد".(بحار الانوار، ج 10، ص 394) ترک نماز و یا سبک شمردن آن، آثار و نتایج شوم فراوانی دارد؛ حضرت رسول در این باره می‏فرماید: "هر کس نماز را سبک بشمارد، دچار پانزده بلا می‏شود شش بلإ؛ در دنیا و سه بلا در هنگام مرگ و سه بلا در قبر و سه بلا و عقوبت هنگامی که از قبر بیرون می‏آید: اما آنچه در دنیا به آن دچار می‏شود: اول، خداوند برکت را از عمر او برمی دارد؛ دوم، خداوند برکت را از روزی‏اش بر می‏دارد؛ سوم، چهره خوبان از او گرفته می‏شود؛ چهارم، کار نیک وی دیگر پاداش نخواهد داشت؛ پنجم، دعایش به اجابت نمی‏رسد؛ ششم، از دعای خوبان بهره‏ای نخواهد داشت. اما آنچه در هنگام مرگ به آن دچار می‏شود: اول، آن که با ذلت و خواری می‏میرد؛ دوم، گرسنه از دنیا می‏رود؛ سوم، تشنه می‏میرد... . اما آنچه در قبر گریبانش را می‏گیرد: اول، آن که خداوند ملکی را در قبر وی می‏گمارد، تا او را شکنجه کند؛ دوم، قبر وی تنگ خواهد گرفت. سوم، درون قبر وی تاریک خواهد بود. اما آنچه در قیامت هنگام برخاستن از قبر به آن دچار می‏شود: اول، آن که خداوند فرشته‏ای بر او می‏گمارد تا وی را با صورت بر زمین بکشد، در حالی که مردم نظاره می‏کنند؛ دوم، با وی محاسبه سختی خواهد داشت؛ سوم، هرگز خداوند به وی نظر رحمت نمی‏افکند و تطهیرش نمی‏کند و عذاب دردناک و سختی در انتظار او است."(مستدرک الوسائل، ج 1، ص 171 - 172) در روایت دیگری آمده است: عبید بن زرارة می‏گوید: از امام صادق(ع) پرسیدم: گناهان کبیره کدام اند؟ آن حضرت فرمود: گناهان کبیره در نوشتار علی‏بن ابی طاب (ع) هفت چیز است: کفر به خداوند، کشتن انسان، عاق پدر و مادر شدن، ربا گرفتن، خوردن مال یتیم به ناحق، فرار از جهاد و تعرب بعد از هجرت. عبید می‏گوید: از امام پرسیدم: یک درهم از مال یتیم خوردن، بزرگ‏تر است یا ترک نماز؟ حضرت فرمود: ترک نماز. عرض کردم: شما ترک نماز را از گناهان کبیره به حساب نیاوردید. حضرت فرمود: اولین گناه کبیره چه بود؟ عرض کردم: کفر به خداوند. فرمود: شکی نیست که تارک نماز کافر است. (وسائل الشیعه، ج 11، ص 254) اما دلیل عقوبت فراوان برای ترک نماز چیست؟ برای رسیدن به پاسخ این پرسش باید اهمیت نماز را در نظر گرفت، باید اول دانست که چرا این همه برای اقامه نماز سفارش شده؟ اگر اهمیت و جایگاه نماز در بین سایر عبادات معلوم شود آنگاه معلوم خواهد شد که چرا این قدرعقوبت برای ترک نماز قرار داده شده. آن هدفی که خداوند پیامبران را جهت آن مبعوث نموده که همانا سعادتمند شدن انسانها است در این دنیا و به تبع آن در آخرت این هدف حاصل نمی‏شود مگر این که آن دستوراتی که از طرف خداوند صادر شده عملی شود و نماز تنها عبادتی است که خلاصه و در بردارنده تمام دستورات است چرا که در نماز است که حقوق مردم رعایت می‏شود، چون نمازگزار نمی‏تواند با آب غصبی وضو بگیرد، در مکان غصبی یا لباس غصبی نماز بخواند، نمی‏تواند نماز بخواند در حالی که دیگران از او نگران باشند و حقوقی از آنها توسط نمازگزار ضایع شده باشد، در نماز است که انسان می‏تواند با خدا ارتباط برقرار کند و به نیازهای درونی خود دست یابد ودر نماز است که...لذا از نماز به عنوان ستون دین یاد شده و فرموده‏اند اگر نماز قبول شود سایراعمال هم قبول خواهد شد و آن همه سفارش برای اقامه نماز مخصوصا به صورت جماعت و جمعه شده آیا نباید برای ترک چنین نمازی آن همه عقوبت قرار داده شود؟ پس باید با خود فکر کنید و ببینید چه طور می توانید نماز خواندن را به صورت عادت در بیاورید. به هر حال از اینکه نگران وضعیت دینی خود هستید بسیار خرسندیم. تنها مشکل شما در عادت نشدن نماز به عنوان یک رفتار است که خود باید سخت در پی آن باشیدکه این مشکل را برطرف کنید. اين سوال توسط فرهنگسراي پرسش پاسخ داده شده است . www.porsesh.ir